داستان های جذاب و خواندنی | ||
|
روز اول گل سرخي برام اوردي گفتي براي هميشه دوستت دارم روز دوم گل زردي برايم اوردي گفتي دوستت ندارم روز سوم گل سفيدي برايم اوردي و سر قبرم گذاشتي و گفتي منو ببخش فقط يه شوخي بود. ◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊ بهت نمی گم دوسِت دارم،ولی قسم می خورم که دوسِت دارم بهت نمی گم هرچی که می خوای بهت می دم،چون همه چیزم تویی نمی خوام خوابتو ببینم، چون توخوش ترازخوابی اگه یه روزچشمات پرِاشک شد ودنبال یه شونه گشتی که گریه کنی،صِدام کن بهت قول نمی دم که ساکتت کنم ،اما منم پا به پات گریه می کنم اگر دنبال مجسمه سکوت می گشتی صِدام کن، قول می دم سکوت کنم اگه دنبال خرابه می گشتی تا نفرتتو توش خالی کنی ، صِدام کن چون قلبم تنهاست اگه یه روزخواستی بری قول نمیدم جلوتو بگیرم اما باهات میدوم اگه یه روز خواستی بمیری قول نمی دم جلوتو بگیرم اما اینو بدون من قبل از تو میمیرم. ◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊ چقدرعجيبه که تا مريض نشي کسي برات گل نمي ياره تا گريه نکني کسي نوازشت نمي کنه تا فرياد نکشي کسي به طرفت برنمي گرده تا قصد رفتن نکني کسي به ديدنت نمي ياد و تا وقتي نميري کسي تورو نمي بخشه ◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊ نمیدانم زندگی چیست؟؟ اگر زندگی شکستن سکوت است سالهاست که من سکوت را شکسته ام۰ اگر زندگی خروش جویبار است سالهاست که من در چشمه ی جوشان زندگی جوشیده ام اما این نکته را فراموش نمی کنم که زندگی بی وفاست زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم اما اشکانم به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم. ◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊ پرسید : به خاطر کی زنده هستی؟ با اینکه دوست داشتم با تمام وجود داد بزنم به خاطر تو... گفتم به خاطر هیچ کس پرسید : پس به خاطر چی زنده هستی؟ با اینکه دلم می خواست داد بزنم به خاطر دل تو... گفتم بخاطر هیچ چیز پرسیدم : تو بخاطر چی زنده هستی؟ در حالیکه اشک توی چشماش جمع شده بود گفت:بخاطر کسی که بخاطر هیچ چیز زنده ست . ◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊ از دست دادمت ، به راحتی یک نفس ، به آسانی یک پلک ، سخت ست ؛ ولی انگار باید بگویم خداحافظ .ای تمام آن چه دارای ام بودی در این روزگار سخت ، خداحافظ . برایت زیباترین روزها و بی دغدغه ترین لحظات را آرزومندم . امیدوارم لیاقتت را داشته باشد آن که اکنون دستان گرم تو را در دست دارد . خداحافظ ای خاطره ی ماندگار و سنگی در ذهن مشوش و یخی من . دلم نمی آید تمام کنم ، ولی مگر می شود تا آخر دنیا نوشت و گفت ، وقتی خوانده نمی شوی و شنیده نمی گردی / خدا حافظ تمام خاطره های قشنگ روزهای ساده گی . ◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊ اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام را عشق می گذاشتم اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع می کردم اگر معمار بودم قصری از عشق می ساختم اگر سارق بودم فقط عشق می دزدیدم اگر بیمار بودم تنها شربتی که می نوشیدم فقط شربت عشق بود اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام می دادم اگر پلیس بودم هرگز عشق را جریمه نمی کردم اگر خلبان بودم در اسمان عشق پرواز می کردم اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها می گفتم با عشق نرمش کنید اگر خواننده بودم فقط از عشق می خواندم اگر ناخدا بودم همیشه در ساحل عشق لنگر می انداختم اگر نجار بودم عشق را قاب می گرفتم . ◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊ از سخنانی ک ب دوست داشتن ختم میشود متنفرم..از اشک هایی ک ب خاطر دوست داشتن ریخته بشه متنفرم..از روز اشنایی با تو متنفرم..از روزی ک ب تو علاقه مند شدم متنفرم..ازین عشق افراطی متنفرم..از افکاری ک ب تو ختم میشود متنفرم..از سکوت پر معنایت متنفرم..از احساسی ک ب تو دارم متنفرم..ازین ک نمیتوانم از تو متنفر شوم متنفرم..ب خاطر روزهایی ک ب خاطر تو گذراندم متاسفم..ب خاطر بیداری شب هایم ان هم در فراق تو متاسفم..ب خاطر چیز هایی ک نوشتم و مینویسم متاسفم..ب خاطر همه چیزهایی ک در دل داشتم و بیرون نریختم متاسفم..ب خاطر سکوتم متاسفم..ب خاطر عشق یک طرفه ام ب تو وب خاطر تنفرم هم متاسفم..ب خاطر همه چیز متاسفم دوستت داشتم...داااااارم...و خواااااهم داشت...هیچ کس در دلم جای تو را نخواهد گرفت.! ◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊ چرا غمگینی ؟ : عاشق شدم نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |